کد مطلب:25773
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:25
دين اسلام با دين مسيحيت و ديگر دينها چه تفاوتي دارد؟ مگر همة دينها از طرف خدا نيامده است؟
دين، در فرهنگ توحيدي از ابتداي نبوت تا ختم آن يكي بيش نيست. انبيا عظام: براي همين دين واحد مبعوث شدهاند; ولي آيين و به تعبير قرآن منهاج (روش) آنها متفاوت است: لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةًوَمِنْهَاجاً; (مائده،48) براي هر گروه از شما ]پيامبران[ آيين و روشي مقرر كردهايم. دين، يك قانون و راه الهي عمومي براي تمام امتهاست; ولي شريعت، راهي است كه براي هر يك از ملتها و يا پيامبراني كه بدان مبعوث شدهاند آماده گرديده است.
ما، علاوه بر اين كه به پيامبري حضرت محمد9 و شريعت او معتقد هستيم، پيامبري پيامبران ديگر را نيز قبول داريم; امّا در عين حال فقط شريعت اسلام را حجت ميدانيم; زيرا اولاً، اسلام جامع و كامل است; ثانياً قوانين آن براي همة نسلها تا قيام قيامت است; نه اين كه مانند شرايع سابق مقطعي باشد، هر چند خداوند متعال ميفرمايد: إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الْإِسْلاَمُ; (آلعمران،19) دين در نزد خدا، اسلام ]و تسليم بودن در برابر حق[ است. ; وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلاَمِدِيناً فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَالْخَاسِرِينَ; (آلعمران،85) و هر كسي جز اسلام، آيين براي خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زيانكران است.(ر.ك: تفسير الميزان، علام طباطبايي;، ج 5، ص 529 ـ 543، بنياد علمي و فرهنگي علامه طباطبايي;.)
انسانهاي هر دورهاي نسبت به انسانهاي دورة قبل از خود، از سطح آگاهي و بينش بيشتري برخوردار بوده، و شريعتهاي بعدي نيز از حيث پاسخگويي به نيازهاي بشري جامعيت بيشتري نسبت به شريعتهاي قبلي خود داشتهاند; پس آيينهاي بعدي، هميشه از آيينهاي قبلي كاملتر بودهاند تا به آخرين آنها يعني اسلام ـ كه برنامة نهايي است ـ رسيده است; مثل كلاسهاي تربيتي و آموزشي كه كلاسهاي مراحل بالاتر از كلاسهاي قبلي خود كاملتر هستند. انبيا نيز براي اين كه انسان بتواند در راه پرنشيب و فراز تكامل پيش رود، هر كدام، قسمتي از نقشة اين مسير را در اختيار او گذاردهاند تا اين كه شايستگي پيدا كرد نقشة كلي و جامع تمام راه به وسيلة آخرين پيامبر9 از سوي پروردگارش در اختيار او قرار گيرد.
بنابراين اديان الهي كه بر انبيا نازل شده، همه يك دين، بودهاند و اختلاف، در شريعتهاست، و يكي از اختلافهاي شريعت اسلام با ساير شرايع در اجمال و تفصيل است; يعني قرآن، تفصيل دهنده مطالبي است كه بهطور اجمال در كتابهاي آسماني آمده بود. ازجمله تفاوتهاي ديگر ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد.
1. احكام شريعت اسلام، كاملاً منطبق با مقتضيات فطري انسان و عقل اوست; ولي شرايع ديگر چنين نيستند; مثلاً انجيل ميگويد: اگر كسي به سمت راست صورت شما سيلي زد، سمت چپ صورتتان را هم جلو بگيريد تا بزند; در حالي كه قرآن ميفرمايد: فَمَنِ اعْتَدَيَ عَلَيْكُمْ....; (بقره، 194) هر كس بر شما تعدّي كرد، همان گونه كه بر شما تعدي كرده، بر او تعدي كنيد.
2. احكام اسلام، از هرگونه تحريف و تبديل مصون است; چنانكه قرآن نيز به آن تصريح كرده و ميفرمايد: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَـَفِظُونَ ; (حجر، 9) ما خود اين كتاب را فرود آورديم و خود نيز نگهبان آن هستيم. ولي در اديان ديگر اينطور نيست.
3. جامعيت اسلام را هيچيك از اديان ديگر ندارند; چرا كه در همة شؤون زندگي از رابطة فرد با خدا گرفته تا روابط اجتماعي افراد، روابط خانوادگي، روابط فرد اجتماع، روابط انسان و جهان مداخله كرده است.((ر.ك: مجموعه آثار، شهيد مرتضي مطهري، ج 3، ص 169 ـ 195 ـ الميزان، علامه طباطبايي، ج 10، ص 64 انتشارات اسلامي ـ تفسير نمونه، جمعي از نويسندگان، ج 5، ص 335، دارالكتب الاسلامية))
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.